۱۳۹۳ بهمن ۲۷, دوشنبه

نسبت به چند روز پیش، حال بهتری دارم. سر ساعت‌هایی که زنگ می‌زد دلتنگش می‌شوم اما دیگر نمی‌ترسم. قبل‌تر می‌ترسیدم از چیزی که به اشتباه سفت به آن چسبیده بودم جدا شوم. آن روز پشت تلفن گفتم که خیلی مشکل دارم و از پسش برنمیایم اما بلافاصله با خودم فکر کردم که "زمان مناسب جدا شدن" هیچ‌وقت فرا نمی‌رسد و همیشه اوضاع همین است. زندگی نشانت داده است که اوضاع همیشه رو به بدتر شدن است، مقاومت نکن بگذار تمام شود. ساکت ماند، ساکت ماندم. خداحافظ. خداحافظ و تمام شد. خودمان را زجرکش و رابطه را تکه تکه کردیم تا تمام شد. 


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

Want to say hello? Drop me a line here :-)