دوستدخترِ جدیدِ دوستپسر سابقم را مریض وارانه گوگل میکنم. چیزی به جز یک اکانت اینستاگرام پر از عکسهایی که از خودش با لبهای جمع شده و هشتگهایی مثل "گود مرنینگ"، "فیلینگ گود"، "لاو"، "فرندز" پیدا نمیکنم.
دوستدختر جدیدِ دوستپسر سابقم وقتی که من رفتم دانشگاه کلاس چهارم دبستان بوده و هنوز دیکته مینوشته.
نه سنش ایراد دارد نه تنها رد پای آنلاینش، اکانت اینستاگرام پابلیکش. فقط شوکه میشوم از اینکه اینقدر شبیه هم نیستند. نمیتوانم دوستپسر سابقم را در این رابطه تصور کنم. ما تیمِ شبهای آرام بودیم. اگر خستگی کار اجازه میداد وسط هفته هم دیگر را ببنیم، جلوی تلویزیون پیتزا میخوردیم، یکیمان چای دم میکرد، دیگری چای میریخت و با شیرینی میآورد، مسواک میزدیم و میخوابیدیم. دیسکو؟ مهمانی؟ برو بابا و هر دو با اتفاق نظر میگفتیم نه.
عکسهای دوستدخترِ جدیدِ دوستپسرِ سابقم را در دیسکوها و مهمانیهای مختلف میبینم و متعجبم که لعنتی! اصلا چطور ممکن است؟
از دوستدختر جدید دوست پسر سابقم فقط همان اینستاگرام را دیده ام و برایم کافی است که فقط و فقط از روی یک عکسش، برایش دل بسوزانم: عکسی از یک تکه نوشته نژادپرستانه که عربها فلانند و پارسها بیسار.
دوستدخترِ جدیدِ دوستپسر سابقم نه تنها نقطه مقابل من، بلکه نقطه مقابل خودش نیز هست. تو خود حدیث مفصل بخوان از مجمل.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
Want to say hello? Drop me a line here :-)