ژنو را دوست ندارم. شهری است به غایت کارمندی، خشک، گران و بدون هیچ ویژگی خاصی که دلت را به آن خوش کنی. اما کارم را دوست دارم، از اینکه هشت ساعت از روزم را آنجا میگذرانم خوشحالم. از چیزهای زیادی که در این دو ماه یاد گرفتهام خرسندم. همیشه لبخند میزنم و خوب میدانم دارم یک رویا را زندگی میکنم هرچقدر هم شرایط زندگیام سخت باشد باز هم رویایی است و حسابی قدرش را میدانم. خوشحال و راضیام و هیچ چیز مهمتر از این نیست.
khosh halam ke inghadr shadi :)
پاسخحذفMarzieh